مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

مراسم دهمین سالگرد درگذشت پدر علوم ارتباطات ایران، کاظم معتمدنژاد عصر روز گذشته با حضور اساتید حوزه ارتباطات و روزنامه نگاری در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از روابط عمومی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، اولین سخنران این مراسم، هادی خانیکی از شاگردان معتمدنژاد و استاد دانشگاه علامه طباطبائی بود که ضمن خوشامد گویی به میهمانان گفت: منظومه‌ای که امروز شاهد آن هستیم و دورهم گردآمدیم به منظور بازخوانی آرای دکتر معتمدنژاد شکل گرفته است و این بازخوانی منحصر به ماندن در گذشته و بیان خاطرات نیست. چون تاریخ و بازگشت را با دو رویکرد می‌توان دنبال کرد؛ یکی از این رویکردها بیان خاطرات است اما عده‌ای هم مثل فردریک جیسون معتقدند که باید از خاطره‌ها گذشت و به سمت آرزوها رفت به بیان دیگر باید تاریخ را براساس آرزوها خواند.

وی افزود: به نظر می‌آید بخشی از خاطراتی که در این فهم تاریخی که به اعتبار دکتر معتمدنژاد سامان گرفت، در سال ۸۳ که نکوداشت او برگزار شد و سال ۹۲ که مراسم مختلفی برگزار شد، اتفاق افتاد. البته کتاب «فرزانه فروتن» که مجموعه خواندنی است هم در همان سال تدارک دیده شد.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

خانیکی ادامه داد: هر کسی از دور و نزدیک با مرحوم معتمدنژاد در ارتباط بود با آرزوهای او آشنا بود. مهم ترین آرزویش چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و اینکه منظومه ارتباطات شکل بگیرد و بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند. معتمدنژاد به همه تعلق دارد و منحصر به یک دانشکده یا دانشگاه نیست. همه حق دارند درباره او حرف بزنند و نمی‌توان ایشان را محدود به یک رشته کرد.اگرچه او حکم در وطن خویش غریب را داشت. امروز لازم است که به فناوری‌های و تکنولوژی‌های جدید مثل هوش مصنوعی بپردازیم و آنها را جزو آرزوهای معتمدنژاد ببینیم.

این استاد ارتباطات توسعه در پایان بیان کرد: همچنین در این برنامه لازم است از دو استاد دیگر که امروز در میان ما نیستند اما خیلی در حوزه ارتباطات تاثیرگذار بودند آقایان علی اسدی و مجید طهرانیان هم یاد کنم و بگویم که درباره نظریات این دونفر هم لازم است به صورت مستقل پرداخته شود اگرچه دوران سرطان به من این فرصت را داد که به اندیشه‌های آقای طهرانیان به صورت مفصل بپردازم و دین خودم را به ایشان با انتشار کتابی درباره‌شان ادا کنم.

سخنران بعدی این مراسم، اعظم راود راد استاد ارتباطات دانشگاه تهران بود که گفت: بنده هیچ‌وقت سعادت نداشتم که به صورت مستقیم شاگرد ایشان باشم اما از کتاب «وسایل ارتباط جمعی» مرحوم معتمدنژاد برای تدریس در کلاس‌هایم خیلی استفاده کردم و از سال ۱۳۷۵ که به گروه ارتباطات دانشگاه تهران پیوستم برای تدریس درس مبانی ارتباطات اجتماعی خیلی از کتاب دکتر معتمدنژاد استفاده کردم.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

وی افزود: موضوعی که برای من خیلی جالب بود اینکه در آن سالها در کتاب‌ها و مجلات ارتباطی که منتشر می‌شد کسی به موضوع سینما و رسانه نمی‌پرداخت اما دکتر معتمدنژاد در کتاب «وسایل ارتباط جمعی» به خوبی به موضوع سینما و رسانه ارتباطی پرداخته‌اند. مشابهت و تفاوت سینما با سایر وسایل ارتباطی از مباحثی بود که به دکتر معتمدنژاد به آن توجه داشت. این رویکرد نشان از نگاه همه جانبه گرایی دکتر معتمدنژاد داشت.

راود راد در پایان بیان کرد: در آن سال ها دکتر معتمدنژاد تلاش زیادی انجام داد که پیش نویس سند میثاق اصول اخلاقی حرفه روزنامه نگاری به قانون تبدیل شود، اما به سرانجام نرسید. ما در دانشگاه تهران در دوره ارشد و دکتری در منابع داخلی، بسیار به دنبال اخلاق در رسانه ها هستیم که کمیاب است و تنها به همین پیش نویس می رسیم. امیدوارم دانشجویان این مهم را پیگیری کنند و به جایی برسانند.

سخنران بعدی این مراسم، شهیندخت خوارزمی استاد مدیریت و ارتباطات بود. وی گفت: بنده پیش از انقلاب با مرحوم علی اسدی افتخار دوستی و آشنایی داشتم و از همین طریق هم با مرحوم معتمدنژاد آشنا شدم و حضور در انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی به من این فرصت را داد که با دکتر معتمدنژاد از نزدیک کار کنم. یکی از نکات مهم درباره ویژگی ایشان اینکه، مرحوم معتمدنژاد این انجمن را در شرایطی تاسیس کردند که کشور در حوزه حکمرانی چالش‌های جدی داشت و بسیاری از مسائل فقط به دست جامعه مدنی حل می‌شد.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

وی افزود: دکتر معتمدنژاد به دلیل نگاه جهان شمولی که داشتند انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی را با رویکرد جهانی تاسیس کردند و دغدغه توسعه ایشان در چارچوب دغدغه های توسعه سازمان ملل بود و حضور فعال ایشان در اجلاس‌های بین المللیwsis به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد چون بعد از درگذشت ایشان دیگر ایران حضور فعال در این اجلاس‌های مهم و جهانی نداشت. دکتر معتمدنژاد یک نوع نگاه فرا ارتباطی داشت و تلاش کرده بود که ایران در اجلاس‌های wsis جایگاه خاصی پیدا کند اما متاسفانه بعد از فوت ایشان دیگر این اتفاق نیفتاد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه درسی که از معتمدنژاد باید گرفت درس پایداری، شکیبایی و عزم راهبردی است گفت: دکتر معتمدنژاد به هر قیمتی می خواست انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی به اهدافش برسد. این انجمن توانست نقش موثری ایفا کند اما متأسفانه بعد از درگذشت دکتر معتمدنژاد، این انجمن هم تعطیل شد و این یک آسیب جدی است، در حالیکه جامعه ایرانی نیاز به چنین نهادهایی دارد. اما چرا نمی توانیم چنین نهادهایی را برپا کنیم؟ چرا وقتی بنیادی را تاسیس می کنیم نمی توانیم آن را حفظ کنیم؟

خوارزمی در پایان بیان کرد: دکتر معتمدنژاد اگر امروز بود حتما سراغ موضوع جامه اطلاعاتی و جامعه معرفتی می‌رفت پس لازم است که این موضوع در دستور کار قرار بگیرد. به عقیده ایشان چالش‌ها و مسائل حکمرانی نمی‌تواند حل شود مگر اینکه پای جامعه مدنی به میان بیاید. امروز هم ما اگر بخواهیم روی واقعیت‌های جامعه ایران تاثیرگذار باشیم باید شبکه‌سازی کنیم چون مسائل امروز چند بعدی و پیچیده است.

حسن نمکدوست از شاگردان مرحوم معتمدنژاد و روزنامه‌نگار با سابقه کشورمان در ادامه این مراسم گفت: دکتر معتمدنژاد از کسانی بودند که در تدوین قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مشارکت جدی داشت. بسیاری از حقوقدان ها قانون کنونی را قانون فوق العاده ضعیفی می دانند البته که به حق و درست است و مهم ترین نشانه آن ترکیب کمیسیون این قانون است که بر خلاف فرآیندهای مرسوم در دنیا که عموما مدافعان حرفه ای این حق و آزادی راهبری این کمیسیون را بر عهده می گیرند، در قانون ما پیش بینی شده که مقامات دولتی این کمیسیون را راهبری کنند. یعنی در مواردی که شهروندان شکایتی دارند که از حق دسترسی محروم شدند، بایستی به خود حکومت شکایت کنند.

وی افزود: سوالی که من دارم این است که آیا خانواده ارتباطات ما بعد از فوت دکتر معتمدنژاد گفتمان آزادی اطلاعات را پیگیری کرد؟ جواب واضح است. خیر. این درحالیست که آزاد اطلاعات سنگ بنای آزادی‌های دیگر است. تا قبل از مرحوم معتمدنژاد هیچ کس درباره استقلال حقوق حرفه‌ای روزنامه نگاری حرف نزده است. به عقیده ایشان حرفه روزنامه نگاری و روزنامه نگاران باید ساز و کار خودشان را داشته باشند و انجمن صنفی روزنامه نگاری باید مستقل از حکومت باشد.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

نمکدوست بیان کرد: متاسفانه خانواده دانش ارتباطات پس از فوت ایشان قصه را ادامه نداده است و ما در این حوزه با خلاء جدی مواجه هستیم. ایشان معتقد بودند مناسبات میان روزنامه نگاران و مدیران آن، باید از جنس خاصی باشد و سندیکای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران بایستی کاملا مستقل از حکومت باشند.

کامبیز نوروزی، حقوقدان ارتباطاتی کشورمان در این برنامه نیز حضور داشت و سخنرانی کرد. وی با اشاره به اینکه رشته حقوق یک رشته اعتباری است گفت: وقتی می‌گوییم اعتباری یعنی اینکه ما باید اول موضوع را بشناسیم و بعد سراغ حقوق آن برویم. مرحوم معتمدنژاد نخستین کسی بود که مسائل هم مطبوعات را خوب می‌شناخت هم حقوق آن را به همین دلیل هم می‌توانست مباحث حقوق مطبوعات را سیستماتیک کند

وی افزود: یکی از مشکلات همیشگی در حوزه حقوق این است که ما در دانشکده‌ها رشته ها را نمی‌شناسیم و تا وقتی هم که رشته‌ها را نشناسیم نمی‌توانیم درباره حقوق آنها حرف بزنیم و راه حل حقوقی درست برای موضوعات پیدا کنیم علاوه براینکه متاسفانه رشته حقوق در ایران همیشه ضعیف بوده و است.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

نوروزی اضافه کرد: رشته حقوق یک دانش تجربی است بنابراین تا یک موضوع را تجربه نکنیم نمی‌توانیم درباره آنها فهم حقوقی داشته باشیم. از زمان تاریخ مطبوعات تاکنون حدود ۱۷۰- ۱۸۰ سال می‌گذرد و در این سالها نوسان‌های بسیاری هم این تاریخ داشته اما مرحوم معتمدنژاد توانایی این را داشت که نظام حقوقی جاافتاده و سیستماتیک را به سیستم حقوقی ایران پیوند بزند.

محمد مهدی فرقانی استاد روزنامه نگاری دانشگاه علامه طباطبائی سخنران دیگر این مراسم بود. وی گفت: پیشگامان منشا اتفاقات نیستند بلکه آنها آن‌قدر الهام‌بخش هستند که بقیه را هم دنبال خود می‌کشانند و راه را به همراهانشان هم نشان می‌دهند. به همین دلیل هم امروز بعد از ۱۰ سال شاگردان دکتر معتمدنژاد هرکدام می‌دانند که باید چه مسیری را بروند.

وی افزود: بنده خیلی خوشحالم که نقش کوچکی در تحقق آرزوهای دکتر معتمدنژاد که تاسیس دانشکده ارتباطات در سال ۱۳۹۴ بود داشتم البته این افتتاح به صورت غیررسمی در سال ۱۳۸۳ اتفاق افتاده بود.

فرقانی با اشاره به اینکه معتمدنژاد یک انسان توسعه یافته و توسعه‌گرا بود بیان کرد: ایشان تفکر انتقادی داشت از هرنوع خشونتی پرهیز می‌کرد و اهل مدارا و سعه صدر بود. ادبیات در حوزه روزنامه‌نگاری وامدار تولید محتوای مرحوم معتمدنژاد است. از دیگر تلاش های دکتر معتمدنژاد، تمرکز بر تولید ادبیات روزنامه نگاری علمی و حرفه ای و تلاش برای تثبیت جایگاه حقوقی و قانونی و حرفه ای روزنامه نگاری بود.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

این استاد روزنامه‌نگاری و ارتباطات در پایان گفت: تلاش های دکتر معتمدنژاد برای تبدیل بسیاری از اصول حقوقی و روزنامه نگاری به قانون ناکام ماند و باید شاگردانش تلاش های دکتر را دوباره به حرکت دربیاورند و ادامه دهنده راه دکتر معتمدنژاد باشند تا خواست و علایق او را به منصه ظهور برسانند.

یونس شکرخواه استاد روزنامه نگاری و مترجم کشورمان در بخش پایانی این مراسم گفت: یکی از ویژگی‌های مهم مرحوم معتمدنژاد این بود که مسیر را نشان می‌داد اما نمی‌گفت کجا تمرکز کن. من فکر می‌کنم که ما برای این «پایدار بی‌آزار» تعبیری که سید فرید قاسمی در پاسخ به سوال یک روزنامه‌نگار در مراسم تشییع مرحوم معتمدنژاد برای معرفی ایشان به کار برد کاری نکردیم و او را به درستی به کشورمان و کشورهای دیگر معرفی نکردیم. تبلیغ نظریات این مرد به عنوان یک مکتب فکری بسیار لازم و ضروری است چون خاطرات و نشست‌ها از بین می‌روند اما کارهای پایه‌ای و اساسی درباره ایشان به جا می‌مانند؛ اقداماتی مثل قرار دادن یک واحد درسی به نام ایشان یا تهیه و تدوین کتاب با هدف معرفی‌شان.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

وی افزود: امروز وقت احترام گذاشتن واقعی است؛ آرزوها یعنی آینده‎سازی پس آینده را از همین الان بسازیم. مطمئنم دکتر معتمدنژاد اگر امروز بود درباره هوش مصنوعی و متاورس حرف می‌زد و درس « نقش ارتباطات در سلطه جهانی» را تدریس می‌کرد و نمی‌گذاشت که ما برای هوش مصنوعی کف و سوت بزنیم چون او می‌دانست که نباید چطور را با چرا قاطی کنیم.

شکرخواه در پایان اضافه کرد: امروزه ارتباطات در حال تبدیل شدن از مفهوم به ابزار است اما ما حواسمان به این موضوع نیست. برای مرحوم معتمدنژاد ارتباطات یکجور طعم و چشیدن بود نه ابزار پس باید دوباره امروز طعم ارتباطات را بچشیم.

عباس عبدی، فعال سیاسی و روزنامه نگار دیگر سخنران این مراسم بود. وی گفت: من مرحوم معتمدنژاد را از سال ۱۳۶۹ می‌شناسم و در یکسری از جلسات مهم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ایشان آشنا شدم. به زعم من ایشان جزو استادهای کلاسیک بود. اساتیدی که به نظر می‌رسد نسلشان رو به پایان است.

وی افزود: مرحوم معتمدنژاد درحوزه مسائل داخلی و بین‌المللی به روز بود و همیشه حرف‌های ایجابی و سازنده می‌زد. البته انتقاد هم می‌کرد اما غُر یا به اصطلاح نِق نمی‎زد و به همین خاطر هم حرفهایش همیشه شنونده داشت. معتمدنژاد اصلاح بنیان جامعه در ایران را از طریق نظام رسانه‌ای می‌دید و می‌دانست بدون اصلاح رویکرد صدا و سیما به عنوان رسانه اصلی کشورمان و نظام مطبوعاتی، تغییری رخ نمی‌دهد.

پژمان موسوی از روزنامه نگاران نسل جدید کشورمان در ادامه سخنرانی کوتاهی درباره شیوه آشنایی‌ش با معتمدنژاد و درس‌هایی که از وی گرفته ارائه داد و پس از آن احمد میرعابدینی از همراهان و همکاران مرحوم معتمدنژاد سخنرانی کرد.

مهم‌ترین آرزوی معتمدنژاد شکل‌گیری چیزی به اسم علم ارتباط، خانواده ارتباطات و منظومه ارتباطات بود تا بتواند به حل و فصل مسائل ایران کمک کند

این استاد دانشگاه گفت: با اینکه مرحوم معتمدنژاد ۱۰ سال که در میان ما نیستند اما من هرروز با ایشان در ارتباط هستم و انگار هرروز دکتر به من زنگ می‌زند.

وی گفت: آرمان دکتر معتمدنژاد ایجاد یک جریان و فضای آزاد برای روزنامه‌نگاری بود. دکتر به مطالعات انتقادی اعتقاد داشت وآرمان او در حوزه روزنامه‌نگاری نوعی توسعه ایجاد کرد. هرجایی هم که لازم بود انتقاد می‌کرد مثل انتقادی که به مک لوهان در مقدمه‌ کتاب چهار کهکشان ارتباطی کرده است.

آخرین سخنران این مراسم اما علی ربیعی عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات بود. وی گفت: برگزاری مراسم نکوداشت برای دکتر معتمدنژاد نوعی نماد است. افرادی مثل مرحوم معتمدنژاد فقط یک فرد نیستند آنها هرکدام یک نهاد هستند.

وی افزود: بنده افتخار شاگردی ایشان را نداشتم اما آثار و کتابهایشان را خواندم و در دانشگاه تدریس کردم. درخواست من در این مراسم این است که همگی سعی کنیم نهادهای مدنی سرپا بمانند چون با وضعیتی که شاهد آن هستیم تا چند سال آینده حوزه نظریه پردازی علوم انسانی و علوم اجتماعی از بین ما رخت خواهند بست و رفتم. انجمن‌ها و نهادها در این موضوع نقش کلیدی دارند و می‌توانند به عنوان واسطه و میانجی عمل کنند.

۵۷۵۷

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا