درباره رئالیتی شو «اسکار»| خودمانی بدون قرتی بازی
به نظر میرسد که مهران مدیری بعد از ساخت مجموعههای طنز نمایشی، با تجربه دورهمی بر مدار سرگرمیسازی قرار گرفته و ساختارهای متنوعی از برنامهسازی ترکیبی را تجربه میکند. اسکار در قالب یک رئالیتی شو، نخستین تجربه اوست که گرچه حالا برای تحلیل و داوری آن زود است و حتی در قسمت اول آن، برخی خلاها و ضعفها دیده میشود اما مواجهه خود مدیری با مخاطبان این برنامه، امتیاز مهمی است که میتواند اعتماد آنها را جلب کرده و با خود همراه کند.
مدیری در همان اولین سخنش با مخاطبان، صادقانه و صمیمانه میگوید: «این برنامه کپیبرداری از برنامهای خارجی بهنام «تسک مستر» است که پیشتر در کشورهای دیگر آزموده شده و میتوانید نمونههای اصلی آن را هم مشاهده کنید.» او اعتراف میکند که ما هنوز خودمان هم نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد و این مسابقه چه اشکلات و ایراداتی دارد اما به تدریج بهتر خواهد شد. مدیری حتی کنداکتور برنامه را هم از رو میخواند و میگوید اینجا نوشته شده که حالا نوبت فلان کار است. حتی یک جا میگوید: «به سبک مراسم اسکار میخواستیم برای ورود مهمانان فرش قرمز هم پهن کنیم اما اهل این قرتی بازیها نیستیم.» این شیوه ارتباطی با طنازی ذاتی مدیری تنیده شده و یک فضای صمیمی و خودمانی به وجود میآورد که میتواند بر جذابیت و گرمای مسابقه بیفزاید. مثلا او بازیگران مجموعههای خودش را به عنوان گروه اول به برنامه آورده، آنها را به اسم کوچک صدا میزند و با آنها شوخی میکند. شوخیهایی که در برنامههای تلویزیونیاش کمتر سابقه داشته و آن رسمیت تلویزیون را ندارد. مثلا شوخیهای مدیری با رضا نیکخواه که بیشترین جذابیت قسمت اول هم برآمده از همان هاست و البته ظرفیت بالای نیکخواه را هم نشان میدهد. شاید اینطور بتوان گفت که این بار مدیری برای مخاطب خود آشی پخته که به تدریج جا میافتد و در دل مخاطب جا باز میکند. شاید حضور خود او به عنوان مجری و داور برنامه، مهمترین امتیاز و نقطه قوت این برنامه است که میتواند با توانمندی طنازانه خود، مخاطب را با خود همراه کرده و امکان لذت بردن از تماشای آن را فراهم کند. به ویژه اینکه طنز کلامی به دلیل پررنگ بودن گپ و گفتهای بین مجری و شرکت کنندگان، سهم و حجم بالایی در ساختار و ورند برنامه دارد و این به مدیری امکان میدهد تا از تواناییهای فردی خود در پیشبرد برنامه بهره ببرد.
اسکار یک برنامه چالشمحور است که با دو عنصر مهم گره خورده است؛ نمایش و کمدی. مهمانان برنامه هم همگی از بازیگران و افراد مشهور و شناختهشده هستند که در هر فصل از این رئالیتی شو، چهار سلبریتی، چالشهایی را که از طرف مهران مدیری ارائه میشود انجام میدهند. در پایان هر فصل، نحوه انجام چالشهای آنها، توسط مجری و دستیار او نیما شعبانژاد که بخشهای عملیاتی چالش را خارج از استودیو مسابقه مدیریت میکند و همچنین بینندگان، بررسی میشود و امتیاز دریافت میکنن. همچنین شرکت کنندهای که کمترین امتیاز را دریافت کند، یک مسئولیت اجتماعی برعهده خواهد گرفت. مثلا اینکه باید تا ۳ ماه هفتهای یک بار در اینستاگرام خود، یک کتاب معرفی کند. چالشهای برنامه اسکار در واقع یک موقعیت نمایشی و دراماتیک است و از این حیث میتواند به نوعی آن را آزمون بازیگری هم دانست. اگر قسمت و فصل اول این برنامه را معیار قرار دهیم هر چهار شرکت کننده بازیگران طنز بودند که حالا باید به طور زنده و در یک موقعیت واقعی، توان بازیگری خود را اثبات کنند و همین بر جذابیت برنامه میافزاید. خود این چالش بازیگرانه میتواند امکان مقایسه را برای مخاطبان فراهم کند و اینکه مهمانان به واسطه بازیگر و طناز بودن از قابلیتها و خصلتهای شخصی خود در بازیگری هم استفاده میکنند و این دلیل مضاعفی میشود بر هیجان و خنده و سرگرمی بیشتر. به دکور و طراحی صحنه و استفاده از کنتراست رنگهای گرم در قابها هم باید اشاره کرد که فضای شیکی برای این برنامه به وجود آورده و متناسب با المانهای یک رئالیتی شو است. گرچه حضور اسپانسر به عنوان حامی برنامه و تبلیغ درباره آن، جزء ذاتی این نوع از برنامه هاست اما به نظر میرسد در قسمت اول کمی پررنگ بوده و میتوان از تبلیغ مستقیم میان برنامهای که توسط نیما شعبان نژاد صورت میگیرد کم کرد و به جایش بر تبلیغات تصویری و غیر مستقیم افزود. با این حال «اسکار» در قسمت اول توانست لحظات مفرح و جذاب و حتی هیجانانگیزی برای مخاطب فراهم کند و امیدوار کننده است که در ادامه جا بیفتد و جذابتر شود. به ویژه اینکه سابقه مهران مدیری نشان داده که تولیدات او اغلب اینگونه است و هر چه جلوتر میرود، بهتر میشود.