اسلامی ندوشن از معدود کسانی بود که به خدمات متقابل اسلام و ایران می اندیشید
مبلغ نوشت: عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب پارسی در پاسخ به این سوال که چه ویژگی خاصی در نثر استاد ندوشن وجود داشته است که آن را جذاب کرده است وایشان را به سلطان نثر فارسی مشهور کرده، گفت: اصولاً نثر مانند آنچه در مورد شعر میدانیم اینگونه نیست که کلمات را یک به یک انتخاب کنند و نثر خوب ندوشن نتیجه تصعید روح اوست.
به گزارش «مبلغ»- استاد محمود عابدی عضو هیئت علمی بازنشسته گروه زبان ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و همچنین مدیر گروه تصحیح متون فرهنگستان ادب و زبان فارسی بوده است. ایشان برندهٔ دو دورهٔ جایزهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای تصحیح کتاب نفحاتالانس و کشفالمحجوب هم بودهاند. به مناسبت خاکسپاری استاد محمد علی ندوشن به سراغ ایشان رفته ایم تا در مورد سلطان سخن و نثر فارسی از زبان ایشان بیشتر بشنویم. حاصل این گفتگو پیش روی شماست:
استاد محمود عابدی که خود از دانشجویان دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن بوده است میگوید داوری در مورد آثار ندوشن آسان نیست و بیشتر آثار ایشان برای مخاطب عام و خواننده فارسی زبان است. به گفته ایشان جوهر سخن در مورد استاد ندوشن این هست که وی عاشق ایران بود و به ایران میاندیشید و دوست داشت که خدمتگذار زبان و ادب فارسی باشد.
استاد بازنشسته دانشگاه خوارزمی میگوید تحصیلات و مطالعات اولیه ایشان در حوزه حقوق بوده است ولی آثار ایشان در حوزه ادبیات در میان خوانندگان عام راه پیدا کرده است و برای دانشجویان بسیار مفید است. به گفته این مصحح متون ادبیات فارسی، سخنان و آثار استاد ندوشن در مورد شاهنامه فردوسی نتیجه عشق بازی ایشان با شاهنامه است و آقای ندوشن در کل زندگی خود ایران را از یاد نبرد. بیشتر آثار ایشان حاصل جمعآوری مجموعه مقالاتی است که در طی دوران زندگی نوشته اند که برخی از آنها در مجله یغما و برخی دیگر درمجله هستی در بعد از انقلاب اسلامی چاپ شده است که متاسفانه انتشار آن ادامه پیدا نکرد.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار نمود: یکی از بهترین کتابهای ندوشن کتابی به نام روزها است که زندگینامه ایشان است که البته جلد اول آن بسیار جذاب تر از مجلدات دیگر است. کتاب مهم دیگر ایشان «ماجرای پایان ناپذیر حافظ» است که مجموعه مقالات ایشان در باب حافظ را جمعآوری کرده است و در آن مقالات ابتکاری مانند «بو در شعر حافظ» دارد که نشان میدهد که زندگی حافظ با انواع عطریاتی که در اشعار خود مطرح کرده است، ممزوج بوده است و همین باعث شده است که عباراتی مانند مشک، عنبر، عود، عطر، غالیه و … در شعر حافظ مطرح شود.
دکتر عابدی در مورد اینکه چرا استاد ندوشن فردوسی را سنبل ایران دانسته است و این نگاه را به حافظ یا بقهی شعرای ایرانی نداشته است میگوید در زمان زندگی فردوسی یک قهرمانی لازم بود که از فرهنگ ایرانی و زبان پارسی در آن عصر دفاع کند که فردوسی این نقش را بازی کرد. چون در قرون 4 و 5 هجری در بعضی از نواحی ایران، زبان و شعر عربی رونق خاصی داشت و این فردوسی بود که بسیاری از جلوه های معارف اسلامی را با بسیاری از عناصر معنوی و اخلاقی انسانهای متعالی در صدر و ذیل داستانهای شاهنامه در هم آمیخت و در عین اینکه اسطورههای ایرانی را بازسازی کرد، اخلاق انسانی و معارف اسلامی را در کتاب خود گنجاند.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب پارسی گفت افراد بسیار کمی هستند که در کنار توجه به اسلام در آثار خود به فرهنگ ایرانی هم توجه کافی داشته باشند و به خدمات متقابل اسلام و ایران بیندیشند و ایشان از همین افراد بود و در سخنان ایشان هیچ وقت از معارف اسلامی و اهمیت دین اسلام غفلت نشده است. به گفته این استاد دانشگاه ادب، اخلاق و متانت ایشان در برخورد با دانشجویان مثال زدنی بود والبته کمتر با دانشجویان رابطه برقرار میکردند و از زمره استادانی بودند که مکتوبات ایشان بسیار مفدیتر و مهمتر از ملفوظات ایشان است.
ایشان در پاسخ به سوالی که برخی معتقدند که ایشان شاعر نبوده است گفت که ایشان در جوانی برخی از مجموعه شعرها مانند مجموعه شعر گناه را چاپ نمود ولی بعدها کم کم به نثر روی آورد و شعر گفتن را به معنای کار مداوم کنار گذاشت. آقای عابدی در پاسخ به رویکردهای سیاسی ایشان در زمان شاه اظهار نمود: ایشان هیچ وابستگی به رژیم شاه نداشت و اگر هم در برخی از جلسات با شاه حضور داشته اند باید بدانیم که درست است که مجالست علما و دانشمندان با پادشاهان خوب نیست ولی مجالست پادشاهان با علما و اندیشمندان میتواند مثبت باشد.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب پارسی در پاسخ به این سوال که چه ویژگی خاصی در نثر استاد ندوشن وجود داشته است که آن را جذاب کرده است وایشان را به سلطان نثر فارسی مشهور کرده، گفت: اصولاً نثر مانند آنچه در مورد شعر میدانیم اینگونه نیست که کلمات را یک به یک انتخاب کنند. بنابراین یک نثر خوب نتیجه تصعید روح آدمی است و به عبارت دیگر نثر نتیجه تربیت زبانی است که در طول ایام پدید میآید و نثر به نحوی از روح انسان میطراود و ساختنی نیست و نثر استاد ندوشن از روح بلند او میطراوید.