دلاوری: رشته علوم سیاسی از نظر تعداد انجمن‌ها دارد اوردوز می‌کند / علوم سیاسی امروز دچار آشفتگی و وضعیت نگران کننده است

جماران نوشت: دلاوری گفت: رشته علوم سیاسی از نظر تعداد انجمن‌ها و تشکل‌ها دارد اوردوز می‌کند. یعنی آنقدر تعداد انجمن‌ها و تشکل‌ها زیاد می‌شود که …بیشتر دارد به داستان تحزب در ایران تبدیل می‌‎شود که یک محقق اخلاق سیاسی در دهه 40 می‌گوید ایرانی‌ها سه نفر که می‌شوند یک حزب تشکیل می‌دهند و چهار نفر که می‌شوند، منشعب و تبدیل به دو حزب می‌شوند.

گروه اندیشه: ابوالفضل دلاوری، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: ما چندین نحله دانش آموختگان و اساتید علوم سیاسی داریم که کار و آثار بی‌نظیری در حوزه اندیشه سیاسی و جامعه‌شناسی سیاسی خلق می‌کنند. اما چیزی که دارد اتفاق می‌افتد این است که با یک آشفتگی در کاربرد مفاهیم علم سیاست یا حتی فلسفه سیاسی مواجه هستیم.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از جماران، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر اینکه علوم سیاسی امروز دچار یک آشفتگی و وضعیت نگران کننده است، گفت: در رشته علوم سیاسی علی‌رغم همه سرمایه‌ها و انباشت‌های خوبی که صورت گرفته، یک دیسیپلین آموزشی و تعریف دقیق ندارد از اینکه بنا است چه چیزی در این درس باشد؛ تکست‌های معتبر در این درس چیست؟ استاد داخل کلاس می‌رود و در کلاس را می‌بندد و هرچه بلد است می‌گوید، یا هرچه دلش می‌خواهد یا هرچه دانشجو دوست داشته باشد. در پژوهش هم اسیر شبه علم است.

ابوالفضل دلاوری گفت: علوم سیاسی قدیمی‌ترین رشته مدون تاریخ‌دار در جهان است که دستاوردهای باستانی آن هنوز موضوعیت و اعتبار دارد؛ هیچ رشته دیگری چنین موقعیتی ندارد. طب جالینوسی، فیزیک بطلمیوسی و حتی ریاضیات فیثاغورسی از بین رفته اما از اعتبار علوم سیاسی افلاطونی و ارسطویی چیزی کم نشده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه قوانین استخدامی هنوز هم فرصت‌های زیادی برای این رشته قائل نیست، افزود: در دهه 70 به دلایلی رشد کمّی این رشته اتفاق می‌افتد و یکی از پرجمعیت‌ترین رشته‌های علوم انسانی شده است. این روند تحولی پیامدهای دوگانه‌ای دارد؛ از یک طرف ما امروز شاهد یک جامعه بزرگ دانش آموختگان علوم سیاسی هستیم که واقعا سرمایه‌ای بی‌نظیر در تاریخ علوم اجتماعی است. این جمعیت زیاد انتظار زیادی هم ایجاد می‌کند و گویا این رشته باید مملکت را اداره کند و جامعه مدنی را آموزش بدهد و یا به هر حال دانش عمومی سیاسی تولید و فرهنگ سیاسی را پالایش کند. به نظر می‌آید این انتظار کمی دور از انصاف است.

وی تأکید کرد: به هر حال این رشد کمّی یک جنبه منفی هم دارد و آن تأثیرش بر کیفیت است. یعنی ما با جامعه بزرگی از دانش آموختگان علوم سیاسی مواجه هستیم که با کیفیت نه چندان مطلوب آموزش و پژوهش دانش آموخته شده‌اند. همچنین این رشته از نظر تعداد انجمن‌ها و تشکل‌ها دارد اوردوز می‌کند. یعنی آنقدر تعداد انجمن‌ها و تشکل‌ها زیاد می‌شود که یواش یواش آدم احساس می‌کند کارکردهای اصلی تشکل‌های علمی که کمک به تعامل جامعه علمی و هم‌افزایی علمی است، بیشتر دارد به داستان تحزب در ایران تبدیل می‌‎شود که یک محقق اخلاق سیاسی در دهه 40 می‌گوید ایرانی‌ها سه نفر که می‌شوند یک حزب تشکیل می‌دهند و چهار نفر که می‌شوند، منشعب و تبدیل به دو حزب می‌شوند.

دلاوری افزود: آنچه ما امروز داریم یک سرمایه بزرگ است؛ من همیشه از اصحاب علوم سیاسی دفاع کرده‌ام و گفته‌ام ما چندین نحله دانش آموختگان و اساتید علوم سیاسی داریم که کار و آثار بی‌نظیری در حوزه اندیشه سیاسی و جامعه‌شناسی سیاسی خلق می‌کنند. اما چیزی که دارد اتفاق می‌افتد این است که با یک آشفتگی در کاربرد مفاهیم علم سیاست یا حتی فلسفه سیاسی مواجه هستیم. یکی هم شناخت و کاربرد دقیق روش‌های علمی است. آموزش علوم سیاسی همیشه در این زمینه ضعیف بوده اما امروز دچار یک آشفتگی و وضعیت نگران کننده است.

وی اظهار داشت: به خصوص امواجی از نسبی‌گرایی‌های معرفت‌شناسانه و روش‌شناسانه و حتی آنارشیست‌های نظری و روشی هم باب شد که بیش از هر جا در علوم سیاسی خودش را نشان داد. برداشت‌های صوری یا سطحی از پارادایم‌های جدید مثل پساساختارگرایی، پسامدرنیسم و فمنیسم، بیش از پیش این رشته را به لحاظ پارادایم آشفته کرده و من خودم احساس می‌کنم آنقدر زیاد این مسأله گسترده شده که شاید نشود آن را جمع کرد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: آسیب بزرگی که روز به روز بیشتر خودش را نشان می‌دهد، در حوزه پژوهش است. علوم سیاسی توسعه شبه علم است و هرکس به خودش اجازه می‌دهد هر چیزی را به اسم مقاله تولید کند و همه جا هم چاپ می‌شود. این یعنی هم در مسأله‌شناسی و هم در کاربرد دقیق مفاهیم مشکل دارد. چون واژه‌های علمی را مصادره می‌کند و به کار می‌برد اما نه در جای خودش؛ من خیلی قائل به یک علم استاندارد نیستم اما از دانش علمی دفاع می‌کنم.

وی افزود: ما هنوز دانش علمی داریم و بهتر از این هم می‌توانیم داشته باشیم. من با کسانی که می‌گویند علم کجا؟ همه ایدئولوژی و دیسکورس است، مخالف هستم. یک امر رئالی وجود دارد؛ چه در عین و چه در ذهن باشد. می‌شود اینها را به صورت روش‌مند مطالعه کرد و کمّ و کیف و نسبت‌هاو دلالت‌هایشان را پیدا کرد به صورتی که بشود آنها را به دیگران هم منتقل کرد. یا دیگران را هم وادار کرد که با استفاده از همان دیسیپلین و روش به یافته‌های دیگری برسند.

دلاوری تأکید کرد: در رشته علوم سیاسی علی‌رغم همه سرمایه‌ها و انباشت‌های خوبی که صورت گرفته، یک دیسیپلین آموزشی و تعریف دقیق ندارد از اینکه بنا است چه چیزی در این درس باشد؛ تکست‌های معتبر در این درس چیست؟ استاد داخل کلاس می‌رود و در کلاس را می‌بندد و هرچه بلد است می‌گوید، یا هرچه دلش می‌خواهد یا هرچه دانشجو دوست داشته باشد. در پژوهش هم اسیر شبه علم است. جایگاه علوم سیاسی از نظر ارتباط با حوزه‌های کاربردی به اندازه کافی ضعیف هست اما این دو آسیب هم که روز به روز بیشتر می‌شود، به نظر من کارکرد این رشته را تحت تأثیر قرار می‌دهد و این چیزی است که ما باید بیش از پیش به آن توجه کنیم.

216216

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا