پسری با پیپ اثر پابلو پیکاسو
ادای احترام شعلهوار: از «پسری با پیپ» پیکاسو تا کبریتهای هنری ماسترو رحیمی
در دنیایی که هنر و صنعت گاه در دو مسیر کاملاً متفاوت حرکت میکنند، معدود هنرمندانی هستند که توانستهاند پلی میان این دو بنا کنند؛ پلی میان الهامات جاودانهی تاریخ هنر و کاربردهای روزمرهی زندگی. یکی از این چهرههای شاخص، بیتردید ماسترو رحیمی است؛ هنرمند، صنعتگر و کارآفرینی که نهتنها با پیپهای دستساز خود انقلابی در هنرهای معاصر ایران به وجود آورد، بلکه با نگاهی عمیق به آثار کلاسیک، ادای احترامی بینظیر به بزرگان هنر کرده است.
یکی از شاخصترین جلوههای این ادای احترام، پروژهای است که با الهام از شاهکار پابلو پیکاسو، نقاشی ماندگار «پسری با پیپ»، در قالب کبریتهایی هنری طراحی و عرضه شده است. اما چرا این اثر؟ و چرا این فرم از بازآفرینی؟ بیایید سفری در عمق این مفهوم داشته باشیم.
تابلوی خاموش و شعلهای روشن
«پسری با پیپ» اثریست که در سال ۱۹۰۵ توسط پیکاسوی ۲۴ ساله، در دوران موسوم به «دوران سرخ» او خلق شد. پسرکی نوجوان، نشسته، با چهرهای بیقرار و پیپی خاموش در دست، و تاجی از گلهای سرخ بر سر. ترکیبی از سکون و شکوه. اثری که نه فریاد میزند، نه زاری میکند، بلکه در سکوت، شما را به درنگی طولانی دعوت میکند.
و اکنون، بیش از یک قرن بعد، در دورانی دیگر و سرزمینی دیگر، این تصویر بر روی کبریتی کوچک اما پُرمعنا نقش میبندد. ماسترو رحیمی، هنرمندی که پیپ را در ایران به هنر بدل کرد، تصمیم میگیرد شعلهای واقعی بر لب پیپ این پسرک بنشاند؛ نه در بوم نقاشی، که در دل زندگی روزمره ما.
تولد پسری با پیپ در بطن دوران سرخ
پابلو پیکاسو در سال ۱۹۰۵ و در سن ۲۴ سالگی، پس از مهاجرت به پاریس و اقامت در محله ی مون مارتر، نقاشی «پسری با پیپ» را خلق کرد. این دوره که به نام «دوران سرخ» (Rose Period) شناخته می شود، مرحله ای از تحول شخصی و هنری برای پیکاسو بود. او که پیش تر در «دوران آبی»، با افسردگی و اندوه ناشی از مرگ یکی از دوستان نزدیکش دست و پنجه نرم می کرد، در این برهه به سمت رنگ های گرم، نرمی فرم ها و مضامینی انسان گرایانه حرکت کرد.
در این تابلو، پیکاسو پسرکی به نام «پتی لویی» را به تصویر کشیده است. نوجوانی بومی از اهالی مون مارتر که روزهایش را بی هدف در اطراف استودیوی پیکاسو می گذراند. او لباس کار آبی بر تن دارد، پیپی در دست گرفته و بر سرش تاجی از گل های سرخ نشسته است. این ترکیب غیر منتظره، دوگانگی شگفتی را نشان می دهد: سادگی و زیبایی، بی تفاوتی و وقار، کودکی و بلوغ.
ماسترو رحیمی؛ هنرمند پیپ، مفسر هنر
ماسترو رحیمی را بیشتر با عنوان «پدر پیپ ایران» میشناسند. کسی که با دست خالی، اما ذهنی سرشار، اولین پیپ دستساز ایرانی را خلق کرد. سالها تجربه، سفر، تحقیق و کار با چوبها و متریالهای خاص، او را به چهرهای شناختهشده در صنعت دخانیات و فرهنگ اصیل پیپکِشی بدل کرد.
اما هنر نزد او تنها به ساختن خلاصه نمیشود. او خوانندهی عمیق تاریخ هنر، ادبیات و زیباییشناسی است. تصمیمش برای چاپ نقاشی «پسری با پیپ» بر روی کبریتها، یک حرکت تبلیغاتی ساده نیست؛ بلکه بیانیهایست هنرمندانه درباره جاودانگی شعلهی تفکر و تأمل.
نوآوری در سیگار برگ؛ اولین سیگار برگ دستپیچ ایرانی با برگ کوبایی
در ادامهی مسیر نوآوری، ماسترو رحیمی برای نخستین بار موفق به تولید سیگار برگ دستپیچ ایرانی شد. این سیگار برگ ها با استفاده از برگهای اصیل توتون کوبایی که از معتبرترین منابع وارد میشود، پیچیده میشوند و با رعایت استانداردهای بینالمللی در کیفیت، رقیبی جدی برای برندهای خارجی محسوب میشوند.
او با این اقدام جسورانه، نهتنها وابستگی به برندهای خارجی را کاهش داد، بلکه محصولی ویژه با طعم و رایحه خاص ایرانی را وارد بازار کرد؛ محصولی که بهدلیل کیفیت بالا و هنر پیچیدن دستی، مورد استقبال کلکسیونرها و مصرفکنندگان خاص قرار گرفته است.
چرا پیپ؟ چرا پسرک؟ چرا این اثر؟
پیپ در تاریخ هنر، نمادیست از تأمل، بلوغ و کنجکاوی فکری. فیلسوفان، نویسندگان و هنرمندان بسیاری با پیپ دیده شدهاند: از فروید تا مارک تواین. پیکاسو نیز در این اثر، از پیپ به عنوان ابزار بیانی استفاده میکند: وسیلهای که نه فقط دود، بلکه سکوت تولید میکند.
در دستان پسرک، پیپ خاموش است. اما اکنون، با کبریتهای ماسترو رحیمی، گویی شعلهای دوباره در آن دمیده شده. این کبریتها فقط ابزار آتشزنی نیستند؛ بلکه بیدارکنندهی یک نماد هستند. گفتوگویی هستند میان نسلها، میان هنر و مصرف، میان دیروز و امروز.
از مونمارتر تا تهران؛ از نقاشی تا محصول
پیکاسو، در مونمارترِ پرهیاهو، کودکی بینام را انتخاب میکند تا روایت بلوغ را نقاشی کند. ماسترو رحیمی، در تهرانِ امروزی، همین کودک را از دل بوم بیرون میکشد و به شعلهای روزمره تبدیل میکند. شاهکاری بصری که بر روی جعبه کبریتی نقش بسته، با کیفیتی خاص، رنگی ملایم و ظرافتی خیرهکننده.
این کبریتها، نه فقط اشیایی کلکسیونی، بلکه یادآور یک ارزشاند: زیبایی در سادهترین اشیاء زندگی. همان فلسفهای که در طراحی پیپهای دستساز پاسارگادتاباک نیز جریان دارد.
هنر قابل لمس، شعلهای از خلاقیت
یکی از جذابترین جنبههای پروژه ماسترو رحیمی، همین قابل لمس بودن هنر است. دیگر لازم نیست برای دیدن شاهکاری مانند «پسری با پیپ» به موزههای نیویورک بروید یا میلیونها دلار هزینه کنید. کافیست کبریتی در دست داشته باشید، و شعلهای روشن کنید. آنگاه، میان جرقهی کوچک شعله و دنیای بیکران اندیشه، پلی زده میشود.
در جهانی که مصرفگرایی بر هنر سایه انداخته، این حرکت، تجلی هنر برای مردم است. شکستن مرز میان گالری و خیابان، میان هنر نخبهگرا و زیبایی روزمره.
پاسارگادتاباک؛ خانهی هنر دخانیات ایران
ماسترو رحیمی بنیانگذار برند «پاسارگادتاباک» است؛ مرکزی برای گردهمایی عاشقان پیپ، سیگار برگ، ادوات، و البته فرهنگ. در این مجموعه، هنر و صنعت در هم تنیده شدهاند. محصولاتی نظیر:
- پیپهای دستساز از چوبهای خاص و با طراحی منحصربهفرد
- اولین سیگار برگ دستپیچ ایرانی با برگهای اصل کوبایی
- کبریتهای هنری با طراحی آثار کلاسیک مانند پسری با پیپ
- آموزشهای تخصصی پیپ و سیگار برگ در انجمن رسمی ایران
پاسارگادتاباک، تنها فروشگاه نیست؛ مدرسهایست برای زیباییشناسی، برای احترام به سنت، و برای خلق چیزی متفاوت در عصر تولید انبوه.
سخن پایانی: پیپ خاموش، شعلهی روشن، ذهن بیدار
تابلوی «پسری با پیپ» نقاشی سکوت است؛ اما بازتولید آن بر روی کبریتهای ماسترو رحیمی، فریادیست از جنس نور. هنرمندی که تنها ابزار نمیسازد، بلکه روایت میسازد. داستانی میان تاریخ هنر و محصولات مدرن.
اگر شما نیز از آن دسته هستید که دوست دارید هنر را در دست بگیرید، نه فقط به آن نگاه کنید، اگر دلتان میخواهد میان شعلهای کوچک، جرقهای بزرگ از معنا بیابید، پیشنهاد ما ساده است:
با کبریتهای هنری ماسترو رحیمی، روشن کنید؛ نه فقط آتش، که ذهن را.
خرید کبریت هنری «پسری با پیپ» از فروشگاه رسمی پاسارگادتاباک
طراحی اختصاصی توسط ماسترو رحیمی
ارسال به سراسر کشور
گفتوگو و عضویت در انجمن پیپ و سیگار برگ ایران