نقد سریال Severance تفکیک
سریال Severance یکی از خاصترین و تفکربرانگیزترین آثار علمیتخیلی و روانشناختی در سالهای اخیر است. این سریال با داستانی مرموز و چندلایه به بررسی مفهوم هویت، ارادۀ آزاد، کنترل سازمانی و تأثیر محیط کار بر زندگی انسان میپردازد. ایدۀ جداسازی حافظۀ کاری و شخصی نهتنها طرح علمیتخیلی جذابی است، بلکه بازتابی از فرهنگ کار مدرن و بهرهکشی شرکتها از کارکنان محسوب میشود. با ما در نقد سریال Severance همراه باشید تا جنبههای مختلف این سریال را بررسی کنیم.
معرفی سریال Severance
سریالSeverance (تفکیک) یکی از آثار شاخص در ژانر علمیتخیلی، روانشناختی و درام است که دن اریکسون (Dan Erickson) فیلمنامه را نوشته است و بن استیلر (Ben Stiller) و آئوئیف مکآردل (Aoife McArdle) این سریال را کارگردانی کردهاند. سریال تفکیک اولین بار در ۱۸ فوریه ۲۰۲۲ از طریقApple TV+ منتشر شد و بهدلیل داستان منحصربهفرد، فضاسازی هوشمندانه و بازیهای درخشان مورد تحسین گستردۀ منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و مقالات سینمایی و نقدهای بسیاری دربارۀ این سریل نوشته شد.
ژانر و تمهای داستانی سریال تفکیک
در معرفی سریال تفکیک باید بگوییم که این اثر تلویزیونی ترکیبی از ژانر علمیتخیلی، تریلر روانشناختی و درام اجتماعی است و به موضوعاتی مانند هویت، اراده آزاد، کنترل شرکتها بر زندگی افراد، فشارهای محیط کاری و تأثیرات روانی آن میپردازد. سریالSeverance سؤالات عمیقی دربارۀ ماهیت هویت انسان، حدومرز اختیار و تأثیر تکنولوژی بر جامعه را مطرح میکند و تماشاگران را به تفکر عمیق وادار میکند.
روایت داستان و شخصیت اصلی
این روزها نقد و بررسی فصل دوم سریال تفکیک در اخبار سینما بر سر زبانها آمده است. داستان سریال روایتی از تقابل بین زندگی کاری و شخصی، دوگانگی هویت و کنترل ذهنی است. در دنیایی که شرکت لومون اینداستریز بر کارکنان خود تسلط بیحدومرز دارد، برنامهای تحت عنوان جداسازی (Severance) ایجاد شده است.
داستان سریال حول شخصیت مارک اسکات (با بازی آدام اسکات) میچرخد؛ مردی که پس از فوت همسرش تصمیم میگیرد به این شرکت بپیوندد تا از درد و رنج زندگی شخصی فرار کند. او بهعنوان سرپرست بخش ماکرو دیتا رفاینمنت در شرکت لومون کار میکند؛ جایی که کارکنانش هرگز نمیدانند هدف واقعی کارشان چیست و فقط موظفاند اعداد «خاصی» را در سیستم کامپیوتری پاکسازی کنند.
ورود عضو جدید به تیم همهچیز را تغییر میدهد. هنگامی که هلی آر (با بازی بریت لوئر) وارد شرکت میشود، او بهسرعت به ماهیت غیرانسانی جداسازی حافظه پی میبرد و از همان ابتدا در تلاش است تا فرار کند؛ اما شرکت همۀ تلاشهایش را خنثی میکند و این مسئله به بینندگان نشان میدهد که لومون کنترل بسیاری بر کارکنان خود دارد.
با پیشروی داستان، شخصیتهای بیشتری درگیر کشف حقیقت دربارۀ شرکت میشوند. اروه (با بازی جان تورتورو) و ایروینگ (کریستوفر واکن) به رابطهای پنهانی در شرکت پی میبرند که بهنوعی احساسات واقعی بین کارکنان را نشان میدهد.
مفهوم فلسفی و روانشناسی سریال تفکیک
اگر علاقهمند به تماشای فیلمها و سریالهای اکشن و بکشبکش هستید و بهدنبال بهترین سریالها و بهترین فیلم های اکشن میگردید، تماشای سریال تفکیک را به شما پیشنهاد نمیدهیم. سریال Severance فراتر از داستان علمیتخیلی و درام روانشناختی و بیانیۀ فلسفی و روانشناختی دربارۀ هویت، آزادی، کنترل ذهنی و تأثیر محیط کار بر زندگی است؛ بنابراین تماشای آن برای افرادی که بهدنبال فیلمهای جنایی و مافیایی و اکشن هستند مناسب نیست.
۱. دوگانگی هویت؛ آیا ما دو نفر هستیم؟
در دنیای شرکت لومون، کارکنان پس از پیوستن به برنامه جداسازی، به دو شخصیت مجزا تبدیل میشوند. این تفکیک مصنوعی هویت باعث ایجاد سؤالات فلسفی مهمی میشود:
الف) آیا فردی که در محیط کار وجود دارد شخصیتی مستقل محسوب میشود یا صرفاً یک نسخه از فرد واقعی است؟
ب) آیا این شخصیت کاری حق اعتراض و انتخاب دارد یا صرفاً ابزاری در دست کارفرماست؟
ج) اگر «اینی» در محیط کار ناراضی اما «اوتی» از وجود او بیخبر باشد، آیا این نقض حقوق انسانی است؟
۲. استعارهای از محیطهای کاری مدرن و بهرهکشی از کارکنان
در دنیای امروزی بسیاری از افراد در محیطهای کاری از لحاظ احساسی و روانی تحت فشارند و کارفرمایان از آنها توقع دارند مشکلات شخصی خود را پشت در شرکت بگذارند. ایدۀ «جداسازی حافظه» در سریال در واقع استعارهای از مرز نامشخص بین زندگی کاری و شخصی در دنیای واقعی است.
کارمندان شرکت مانند کارگران بسیاری از شرکتهای امروزی کنترلی بر شرایط کاری خود ندارند و هدف و مفهومی در شغل خود احساس نمیکنند. شرکتها در دنیای واقعی نیز افراد را به رباتهایی بدون احساس و هویت مستقل تبدیل میکنند و از آنها میخواهند فقط روی وظایف شغلی خود تمرکز کنند؛ بدون توجه به تأثیرات روانی آن.
۳. مسئله اراده آزاد و کنترل ذهنی
آیا کارکنان لومون واقعاً ارادۀ آزاد دارند؟ «اینی»ها زندانیانی در محیط کار خود هستند. آنها نمیتوانند تصمیم بگیرند چه زمانی بروند یا بمانند و هیچ کنترلی بر زندگی خود ندارند. شرکت لومون بهشدت از روشهای کنترل ذهن و تلقین ایدئولوژیک استفاده میکند تا کارکنان را متقاعد کند «جداسازی» به نفع آنهاست.
۴. تأثیرات روانشناختی بر کارکنان؛ اضطراب، افسردگی و ازخودبیگانگی
در نقد سریال Severance باید بگوییم که این سریال بررسی عمیقی است بر تأثیرات روانشناختی کار بر ذهن انسان.
الف) احساس پوچی و بیهدفی: کارمندان شرکت لومون مانند مارک و هللی هیچ ایدهای دربارۀ ماهیت واقعی کارشان ندارند و فقط دستوراتی را دنبال میکنند. این شرایط استعارهای از بسیاری از شغلهای امروزی است که افراد را به ماشینهایی بدون تفکر تبدیل کردهاند.
ب) اضطراب و افسردگی: شخصیت «اینی»ها بهطور دائم در محیط کاری خود گرفتارند و راه فراری ندارند. بسیاری از افراد در دنیای واقعی نیز چنین احساسی را در محیطهای کاری استرسزا تجربه میکنند.
ج) شکست مرزهای روانی: با پیشرفت داستان برخی از شخصیتها، مانند هلی، به این نتیجه میرسند که زندگی کاری آنها در واقع نوعی شکنجه محسوب میشود. این حس مشابه احساس افرادی است که در محیطهای کاری سمی گیر افتادهاند و نمیتوانند راهی برای خروج پیدا کنند.
فضاسازی و کارگردانی سریال تفکیک
یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جنبههای سریال Severance فضاسازی و کارگردانی آن است. این سریال با بهرهگیری از طراحی صحنه منحصربهفرد، نورپردازی هوشمندانه، قاببندیهای دقیق و موسیقی دلهرهآور دنیایی را خلق کرده که هم آشنا و هم ناآشنا، هم آرامشبخش و هم اضطرابآور بهنظر میرسد.
قاببندی و حرکت دوربین در سریال تفکیک
یکی از ویژگیهای برجستۀ کارگردانی Severance قاببندیهای دقیق و هوشمندانه است که به شکل غیرمستقیم پیامهای پنهان سریال را منتقل میکنند. بسیاری از صحنهها از زاویههای پایین یا بالا فیلمبرداری شدهاند تا حس کوچکی و ناتوانی شخصیتها در برابر سیستم شرکت را نشان دهند. در برخی لحظات، دوربین بهشدت از شخصیتها فاصله دارد که این امر باعث میشود کارکنان لومون مانند عروسکهایی در فضای بزرگ و تهی به نظر برسند؛ گویی که ارادهای از خود ندارند. حرکتهای دوربین بسیار آرام و کنترلشده است که احساس خفقان، اجبار و کنترل مداوم را به بیننده منتقل میکند.
نورپردازی سریال تفکیک
در محیط شرکت لومون نورهای سفید و فلورسنتی به شکل یکنواخت و مصنوعی طراحی شدهاند تا حس بیروحی و فقدان احساس انسانی را القا کنند. در خارج از شرکت، نورها طبیعیتر و گرمتر هستند، اما همچنان در بسیاری از لحظات از سایههای تیره و نورهای خفهکننده استفاده میشود تا تأکید کند حتی دنیای واقعی نیز برای شخصیتها کاملاً امن و آرامشبخش نیست. استفاده از نورهای قرمز در لحظات اضطراب و تنش تأثیر بصری فوقالعادهای دارد و باعث میشود بیننده نیز این احساس را تجربه کند.
طراحی صحنه سریال severance
فضای داخلی شرکت لومون اینداستریز یکی از شاخصترین نمونههای طراحی صحنه در سریالهای تلویزیونی مدرن است. این محیط به شکل خاصی طراحی شده تا حس سردی، انزوا و بیگانگی را به کارمندان و بینندگان منتقل کند. راهروهای طویل و بیانتها که یادآور هزارتوی بیپایان هستند حس گیرافتادگی و بیهدفی را تشدید میکنند.
استفاده از مبلمان و تجهیزات اداری دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی در کنار فناوریهای پیشرفته باعث شده است که فضا زمانپریش و خارج از هر دورۀ تاریخی مشخص بهنظر برسد. این ترکیب بر ابهام و رازآلودگی دنیای سریال تأکید دارد. اتاقهای کاری بزرگ با میزهای پراکنده و فاصلهدار حسی از تنهایی و قطع ارتباط بین کارکنان را ایجاد میکند؛ انگار که آنها درون یک آزمایشگاه علمی به سر میبرند؛ نه محیط کار معمولی.
تحلیل شخصیتهای سریال تفکیک
یکی از مهمترین نقاط قوت سریال Severance، شخصیتپردازی دقیق و اجرای فوقالعادۀ بازیگران آن است. در نقد سریال Severance باید بگوییم که هر شخصیت در این داستان دو هویت جداگانه داشته و این دوگانگی چالشهای بسیاری برای شخصیتها به همراه دارد. بازیگران سریال نیز توانستهاند این تفاوتها را به شکلی بینظیر به نمایش بگذارند.
۱. مارک اسکات (با بازی آدام اسکات)
مارک شخصیت اصلی داستان است که بعد از مرگ همسرش تصمیم میگیرد به برنامه جداسازی بپیوندد تا از درد و رنج شخصی خود فرار کند. او در نقش «اوتی» فردی غمگین، منزوی و سرگردان و در تلاش برای کشف حقیقت دربارۀ شرکت لومون است، اما در نقش «اینی» او کارمند وظیفهشناسی محسوب میشود که از سیستم شرکت پیروی میکند، اما کمکم به ماهیت واقعی کار خود مشکوک میشود.
آدام اسکات در این نقش عملکردی چشمگیری دارد. بازی او بهطور ماهرانهای دوگانگی شخصیتی مارک را نشان میدهد: فردی که در محیط کار مطیع است اما در زندگی واقعی با مشکلات شخصی و سؤالات بیپاسخ بسیاری روبهروست.
۲. هللی آر (با بازی بریت لوئر)
هللی یکی از مهمترین شخصیتهای سریال است که از همان ابتدای ورودش به لومون متوجه ماهیت غیرانسانی برنامۀ جداسازی میشود. او برخلاف سایر کارمندان از همان ابتدا برای فرار تلاش میکند و شورشی علیه سیستم به راه میاندازد.
بریت لوئر در این نقش طیف وسیعی از احساسات را از ناامیدی تا مقاومت بهتصویر میکشد و مخاطب را با خود همراه میکند. شخصیت هللی نقطه شروع اصلی درگیریهای داستانی فصل اول است و اهمیت ویژهای در روند افشای رازهای شرکت دارد.
۳. ایروینگ بیلیسون (با بازی جان تورتورو)
ایروینگ یکی از دقیقترین و وظیفهشناسترین کارمندان شرکت است که بهشدت به قوانین پایبند است، اما در طول داستان او کمکم به ماهیت واقعی شرکت و نقشش در آن پی میبرد. رابطه عاشقانهای که او با برت (کریستوفر واکن) در محیط کار دارد، از معدود لحظات انسانی و عاطفی سریال محسوب میشود که تضاد عمیقی با فضای بیروح لومون ایجاد میکند.
جان تورتورو در این نقش به شکلی استادانه تناقضهای شخصیت ایروینگ را نمایش میدهد. او در محیط کار کارمندی کاملاً وفادار است و در دنیای بیرون در حال تلاش برای کشف حقیقت دربارۀ شرکت لومون.
نقد فیلمها و سریالهای ایران و جهان در سایت اهل سینما
فضاسازی و کارگردانی Severance نهتنها بستر داستانی، بلکه یکی از عناصر کلیدی در روایت و انتقال مفاهیم سریال است. محیطهای یکنواخت و مصنوعی، طراحی صحنه مینیمالیستی، نورپردازی خفقانآور، قاببندیهای هوشمندانه و موسیقی تأثیرگذار همه با یکدیگر ترکیب شدهاند تا دنیای دلهرهآور و خفقانآوری را خلق کنند.
اگر بهدنبال سایتی میگردید که نقد فیلم ها و سریالهای ایران و جهان را در آن بخوانید، ما به شما سایت اهل سینما را معرفی میکنیم. نویسندگان جوان این سایت همگی تحصیلکردههای هنر و سینما هستند و با اشراف کامل به مسئله نقد، شما را با دنیای فیلمها، سریالها و انیمهها بیشتر آشنا میکنند. فقط کافی است وارد آدرس سایت اهل سینما www.fromcinema.com شوید و مطالب این سایت را یکبار بخوانید.